واژه ی آبستن در زبان پهلوی «آپوس» âpus گفته می شود.
در زبان لکی و گویش لری به گونه ی «اُوِس» owes تلفّظ می گردد.امّا این واژه د لرستان برای چهارپایان به کار می رود. در زبان لکی واژه ی آبستن به گونه ی «لَم پِر» lam-per به کار می رود. واژه ی «لَم» lam به معنی «شکم» و واژه «پِر» per به معنی «پُر» می باشد.
در زبان آریایی (هندواروپایی) «پِر» per و در زبان لاتین pario به معنی «زائیدن» است.
در زبان سُغدی «پریک» pryk ، اوستایی «پَیریکا» pairikâ ، زبان پهلوی و ارمنی : «پریک» parik ، در زبان فارسی میانه ترفانی : «پَریگ» parig ، در زبان پشتو : «پَیری» pêrai ، همه به معنی « زاینده و بارور » می باشند. در زبان عبری « پریاه » periâh به معنی بارور شدن و «فرات» forât (رود فرات) به معنی بارآور و حاصلخیزکننده است .
امّا در مورد واژه آوِس ، در گویش تربت حیدریه واژه آبستن را به گونه ی «اَووس» avus و در سیستان «آبس» âbes برای چهارپایان کاربرد دارد.
تلفّظ این واژه در گویش راور به گونه ی «اُوِس» oves و در کرمان به گونه ی «اُوِست» ovest ، در خوانسار : «آوِس» âves ، در نیشابور : «اَووست» avust و در گویش کردی مهابادی به گونه ی «آوس» âvês می باشد .