ریشه واژه ی لکی «هُوَر» hoar به معنی خورشید و آفتاب :
در زبان لکی گویش بیرانوندی واژه ی «هوِْر» hoer و گویش حسنوند به گونه ی «هَور» haor و لکی نورآباد دلفان «هُوَر» hoar و hovar ، تلفّظ می گردد.
در زبان اوستائی «هوَر» hvar به معنی خورشید می باشد. در اوستا «هوِرِنَ» hvêrêna به معنی درخشش است . نام کوچک ترین پسر اشو زتشت «هوَرِچیثرَ» می باشد که از «هوَر» (خورشید) و «چیثر» (چهره) گرفته شده که به معنی خوشید چهره است.
در زبان سنسکریت «سوَر» savar به معنی خورشید است . که با «هوَر» اوستائی و نام های ذکر شده در زبان لکی قرابت دارد. در ریگ ودا(کتاب مقدس هند) «سوریه» sorya به معنای خورشید و خدای خورشید است. در بسیاری از واژه ها حرف «h» اوستائی در سنسکریت «s» تلفّظ می گردد. از جمله «هند» و «سند» یا «هوم» و «سوم» نمونه هائی از این تبدیل هستند.
در زبان کاسی «سوریاش» suriyaš به معنی «خدای خورشید» آمده است
در زبان پهلوی «خوَر» xvar به معنی آفتاب، و «هوَرشت» hvaršêt به معنی خورشید است .
در اشعار فارسی نیز نام خورشید به گونه ی «هوُر» ذکر شده است :
که شیری نترسد ز یک دشت گور
ســـتاره نــتابد هــزاران چو هـــور
«فردوسی»
نـــــور گیتی فــروز چشمه هــــور
زشت باشد به چشم موشک کور
«گلستان سعدی»
چو حـورم نهان و چو هــور آشکارا
ولیک از حقیقت نه حورم نه هورم
«سنائی غزنوی»
شاهد مثال لکی:
از حــــــجاب آمـــــــد بــــــرون آن طلعت آئینه وار
عینه واتی شعله ی هور هور بی له خاوار دا دیار
در گویش گالشی «خورّو» xurru به معنی آفتابی گفته می شود. نام «خورشید» در طبری : «خور» xur - اُستی : «خُر» xor («خور» xur ) - شغنی : «خِر» xêr (یا xir ) و در گویش های شهمیرزادی و سنگسری به گونه ی «خور» xor به کار می رود . در گویش های گیلانی و کردی مهابادی «خور» xor به معنی خورشید گفته می شود .
چند نمونه بیت :
نه پیوسته از خوشه ی تر دهـد
گـهی بــرگ ریـزد گـهی بـر دهد
بزرگان چو خور در حجاب اوفتند
حسودان چو اخگر در آب اوفتند
بـــرون آیــد از زیــر ابـــر آفــتاب
به تــدریج و اخـــگر بمیرد در آب
«بوستان سعدی»
خــــور از خورشید رویت شرم دارد
مـه نــــــو ز ابـــــــــرویت آزرم دارد
به شهر و کوه و صحرا هر که و نیم
زبان دل به وصــــــــلت گــــرم دارد
«باباطاهر عریان»
در زبان ایتالیائی «سولَر» solare به معنی خوشید با واژه های «سوریاش» در زبان کاسی و «سَوَر» زبان سنسکریت قابل مقایسه اند .
در زبان ژاپنی «هی رو » hiru به معنای ظهر می باشد .
در زبان سومر قدیم «اوتو» utu به معنی الهه آفتاب ، ذکر شده است .
نام آفتاب در گویش های بیذُوُی ، سیستانی ، نشلجی ، قالهری ، دلیجانی ، سمنانی ، لاسگردی ، شوشتری و لری خرم آبادی به گونه ی «اَفتو» aftow - در گویش سبزواری : «اِفتو» efto - دهات خراسان «افتو» aftov - سرخه ای «آفتو» âftaw - زرقانی «اَفتو» - بروجردی اَفتَو» - محلاتی «آفتو» âfto - راوری «اَفتِو» aftew - میمه ای «اُفتُو» oftow - زفره کوهپایه اصفهان «اُفتو» ofto - گویش شرق گیلان «آفتُو» âftow - و در گویش کردی مهابادی به دو صورت «هَتاو» hatâw و «تاو» tâw تلفّظ می گردند .
منابع :
1-پیوند واژه های لری با دیگر زبان های آریایی، ایرج محرر
2-گویش لکی بازمانده ای از زبان های باستان، سید حشمت الله موسوی، شهناز عزیزی
3-بومیان دره مهرگان، رحیمی عثمان وندی